سرگذشت مرموز زوجي كه نتوانستند به داعش بپيوندند

چندين شهروند از حدود 40 ايراني ، افغان ، پاكستاني و ديگر كشورها از جمله افرادي هستند كه به هشدارهاي اين گروه توجه نكرده اند. اين گروه با يك ماشين بزرگ از اروميه به سمت مرز حركت مي كنند. 15 دقيقه پس از شروع حركت ، همه از ماشين پياده مي شوند و بايد از اينجا پياده شوند.

آدريان و سليمه ، شهروندان تونس ، آلمان و ايتاليا ، در اين گروه بودند. آدريان متولد 8 آگوست 1990 و همسرش متولد 12 مي 1999 اخيراً در آلمان ازدواج كردند و براي ماه عسل به تركيه رفتند ، اما ماه هاست كه “مفقود” هستند.

آدريان و سليمه دوستي داشتند به نام زمان يلجين ، متولد 26 مارس 1992 در آلمان. پس از خروج از آلمان ، هر سه نفر از اعضاي مسجد سلفي در شهر آنتاليا تركيه متحد شدند و مي خواستند به افغانستان بروند ، اما مستقيم به قبيله نرفتند. ايده ديگري وجود داشت.

سفر به آنتاليا براي ماه عسل يك پوشش بود. اين دو زن و مرد از آنتاليا به قونيه و از قونيه به آنكارا مي روند و از آنجا به دوغوبياز ، شهري كوچك در شرق تركيه ، همه با اتوبوس و پياده مي روند ، جايي كه مردي به نام عباس قول مي دهد از مرز ايران عبور كند. بخش بزرگي از مسير 38 كيلومتري را بپيماييد ، به مرز ايران نزديك شويد ، و سپس از طريق بوته ها ، صخره ها و نهرها مسيري طولاني و طولاني را طي كنيد. البته هنوز تا افغانستان راه زيادي باقي مانده است. مرز بازرگان و مرز ايران و افغانستان كجاست؟

از مرز بازرگان تا گمرك اسلام و گلا در خراسان شمالي بيش از 2000 كيلومتر فاصله است ، اما اين فقط مربوط به جاده ها نيست. مسافراني كه خوش شانس هستند و در دام بازرگان به دام نمي افتند نيز بايد نحوه عبور از مرز افغانستان را بدانند. يافتن افرادي كه در مرز افغانستان كار كنند آسان نيست. آنها پس از اقامت چند روزه در خانه يك خانواده مهمان نواز ، با تاكسي به تهران رفتند و مستقر شدند. سليما مي گويد: “اين مانند يك اردوگاه با دروازه و چند نفر بود.” توصيفات او شبيه يك مركز ترك اعتياد است ، اما توضيحات او دقيقاً نشان نمي دهد كه اردوگاه در كجا قرار دارد. آنچه روشن است اين است كه علاوه بر اين سه مسافر خارجي ، خارجي هاي ديگري نيز در اين خانه يا اردوگاه بزرگ زندگي مي كردند. آنها منتظر بودند تا راهي براي خروج از اين خانه به سمت غرب يا شرق پيدا كنند ، اما قبل از اجراي برنامه هاي خود ، سليمه ، آدريان و زمان سه روز پس از آنكه پليس محلي اقامت غيرقانوني را پيدا كرد به كمپ در حومه تهران رسيدند. به

از توضيحات سليمه مشخص نيست كه چگونه شوهرش و پليس در اين عمليات دستگير نشده اند. وقتي راهنماي سفر و برنامه ريز دارد ، همراه با ديگر ساكنان خانه در اين عمليات پليس دستگير مي شود. ژانويه 2017 است. سليمه و آدريان در ايران با گذرنامه بدون آنلاين ورودي تنها ماندند و راهنماي آنها دستگير شد.

سليما و آدريان چه مي كنند؟ آنها از تهران به سمت گوم مي روند. اگرچه آنها شيعه نيستند و طبيعتاً به زيارت شهر گوم نمي روند ، اما به نظر مي رسد كه آنها از اين ديدار به عنوان پوششي براي ادامه وجود خود در ايران استفاده مي كنند. سپس گوم را به مقصد شيراز ترك مي كنند. ظاهرا ادامه ماه عسل در ايران چندان هم بد نيست. سليمه مي گويد حدود دو ماه و نيم طول مي كشد تا در گوم و شيراز بمانند ، اما به هر حال راهي به افغانستان نيست. در مارس 1996 ، سرانجام يك زوج سلفي خوشحال تصميم گرفتند با ورود به ايران ، ايران را ترك كنند.

مادر آدريان مي گويد براي اولين بار از زمان شروع سفر در 16 مارس 1996 با او تماس گرفت و پسرش به او گفت كه “به خانه برمي گردد”. آدريان و سليمه از شيراز به اروميه سفر مي كنند و در آنجا با مرد ديگري ملاقات مي كنند كه قول مي دهد از مرز غربي ايران از تركيه عبور كند. آمادگي براي سفر چند روز به طول انجاميد ، اما سرانجام در 26 آوريل 1997 ، پليس هوايي و راهنمايي و رانندگي بارها به مردم هشدار داد كه حتي اگر مجبور بودند از مرز بين سليمه و آدريان عبور كنند ، از سفرهاي ضروري جاده اي خودداري كنند. ، او و حدود 40 نفر را به مرز مي برند. سليمه به پليس آلمان گفت: “ما با يك ماشين بزرگ حدود 15 دقيقه از شهر دور شديم و بقيه راه را پياده طي كرديم.” طرح قاچاقچيان ، ايران ، افغانستان ، پاكستان و … قرار بود حدود 40 مسافر غيرقانوني را از جمله شهروندان به حكاري بياورد. اين مسير حدود 180 كيلومتر است و با ماشين حدود سه ساعت طول مي كشد. ما مي دانيم كه مسافران بخشي از راه را با ماشين طي كردند و بقيه مجبور بودند روي پاي خود تكيه كنند. در روزي كه اين مسير براي خودروهاي مجهز به زنجير چرخ بسيار خطرناك است.

پوشش برف در مناطق كوهستاني رايج است. جاي تعجب نيست كه كوههاي مرز بين ايران و تركيه و كردستان عراق ، محل عبور قاچاقچيان و قاچاقچيان انسان ، پوشيده از برف باشد. اتفاقي كه در همان سفر رخ داد. ما نمي دانيم مسافران غيرقانوني تا كجا بودند و كجا آزاد شدند ، اما از بيانيه سليمه به پليس آلمان مي دانيم كه پس از پياده روي 4-5 ساعته ، آنها قطعاً به حكاري يا حتي شهر ديگر تركيه ، ياكووا مي رسند. مرز ايران نزديكتر بود ، كافي نبود ، مسافران در وسط كوهها و به احتمال زياد در خاك ايران ، دور از مرز ايران و تركيه بودند. توضيحات سليما در اينجا كمي گيج كننده است. او به پليس آلمان گفت كه شوهرش در سرما به قدري مريض بود كه در آغوشش مرد ، اما وقتي پليس به او گفت كه او را كتك زده اند ، نظرش عوض شد و مدعي شد كه در ايران مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. در بيمارستان فوت كرد

از بيانيه سليمه به پليس آلمان مشخص است كه تعداد زيادي از حدود 40 مسافر غيرقانوني در اين آزادي از سرما جان باختند و سرانجام مرزبانان گروه متروكه را پيدا كردند. كساني كه سالم بودند دستگير شدند و كساني كه نمي توانستند راه بروند يا بر اثر سرمازدگي جان باختند به بيمارستان امام خميني اروميه منتقل شدند.

يك كمپ موقت براي مهاجران غيرقانوني در نزديكي پايانه اتوبوس هاي بين شهري در اروميه وجود دارد. بيشتر بازداشت شدگان غيرقانوني كه از مرز اروميه خارج و خارج مي شوند به اين مركز منتقل مي شوند. سليما يكي از آنهاست. او در توضيح اين حادثه براي مادر آدريان گفت كه او چند هفته در اردوگاه بوده است. اينجا ، در اردوگاه بود كه مأموراني كه نمي دانستند سليمه براي چه كاري كار مي كرد ، تصويري از جسد آدريان را در تشييع جنازه بيمارستان امام خميني (ره) اروميه به او نشان دادند و او تأييد كرد كه جسد متعلق به همسرش است.

وقتي والدين سليمه مدت ها از سليمه بي خبر بودند ، وكيل را براي يافتن او استخدام كردند ، زيرا تصور مي كردند او در ايران مفقود شده است. خانم حسني كه دو وكيل در اروميه دارد ، نمايندگي آقاي سليمه را بر عهده دارد و هيچكدام نمي خواهند در مورد پرونده سليمه اظهار نظر كنند. خانم حسني فقط تأييد مي كند كه سليمه چندين هفته در اروميه بازداشت و سپس به تهران منتقل شده و چند هفته در زندان اوين نگهداري مي شد ، اما پس از جلسه دادگاه به سفارت ايتاليا در تهران تحويل داده شد. ايران به ايتاليا

سليمه در اول ژوئن 1997 از زندان آزاد مي شود و به سفارت ايتاليا تحويل داده مي شود و 5 ژوئن ايران را به مقصد ايتاليا ترك مي كند. از آنجا به آلمان برمي گردد و ازدواج مجدد مي كند ، اما توسط پليس احضار مي شود تا درباره مرگ آدريان و سفرش به ايران توضيح دهد. وي در حال حاضر در آلمان منتظر محاكمه به اتهام تلاش براي پيوستن به داعش است.

جسد آدريان موميايي ، دفن و پس از انجام مراحل قانوني در بيمارستان امام خميني اروميه به تهران فرستاده مي شود. وزارت امور خارجه به سفارت آلمان اطلاع مي دهد كه آدريان در ايران فوت كرده و جسد براي ارسال به آلمان به سفارت تحويل داده مي شود.

وقتي جسد آدريان به آلمان رسيد ، او پرسيد: “قلب و كبد كجاست؟” س Theال پيش مي آيد. با توجه به اينكه گزارش سليما از قاچاق ساعت در كوه هاي ايران جعل شده است ، آيا آدريان مي تواند قرباني غير از سرما شود؟ آيا قاچاقچيان اعضاي بدن او را گرفته اند؟ داستان چندان جنايي نيست. وي گفت: “در عمل پزشكي قانوني ، قلب و كبد مورد بررسي قرار مي گيرد تا علت مرگ مشخص شود و چون نتايج بر اساس معاينه اين دو اندام است ، معمولاً اجسامي هستند كه در پزشكي قانوني شرح داده شده است.” كيانا كولايي ، كارشناس پزشكي قانوني به كردوار نيوز گفت: آنها بدون قلب و جگر دفن مي شوند و پس از اتمام تحقيقات ، قلب و كبد در محل خاصي در بهشت ​​زهرا طي مراسم دفن مي شوند.

در آلمان ، دانشگاهي كه آدريان و مادرش در آن تحصيل مي كردند ، صفحه اي در سايت يادبود آدريان براي دوستانش ايجاد كرده است تا به ياد او شمع روشن كنند.

جسد آدريان در شهري كه در آن زندگي مي كرد به خاك سپرده شد و بعيد نيست كسي به خاطر چه رويائي جان خود را از دست دهد.

زمان يلچين ، كه در ماه دسامبر در تهران دستگير شد ، به جرم ورود غيرقانوني به كشور محكوم و به پنج سال زندان محكوم شد ، اما در نيمه راه آزاد شد و از ايران اخراج شد.

خوشبختانه داستان سليمه ، آدريان و زمان با عمليات تروريستي در ايران يا افغانستان به پايان نرسيد ، اما ورود اين سه گانه نشان مي دهد كه با وجود همه كنترل ها ، تهديد چندان دور از كشور نيست.

داعش ممكن است براي جهان غرب از گذشته باشد ، اما هسته هاي آن هنوز در اطراف مرزهاي ما فعاليت مي كنند.

كنترل مرز زميني 6000 كيلومتري و مرز دريايي 2800 كيلومتري بسيار دشوار است و عبور غيرقانوني از اين مرزها كار دشواري نيست.

انتهاي پيام